menusearch
darolsaqalain.ir

جایگاه امر به معروف و نهی از منکر در پیشگیری از جرم

دوشنبه بیست و نهم خرداد ۰۲
(0)
(0)
جایگاه امر به معروف و نهی از منکر در پیشگیری از جرم

 

جایگاه امر به معروف و نهی از منکر در پیشگیری از جرم


علی‌رضا سامکن


چکیده

یکی از فرایض الهی که در قرآن کریم به آن تصریح شده و نقش بسیار مهمی در جامعه اسلامی دارد، امر به معروف و نهی از منکر است. اگر فرهنگ ملتی بر این استوار شد که در آن خوبی‌ها ترویج و از بدی‌ها جلوگیری شود، به‌یقین آحاد مردم به معروف گرایش یافته و از منکر اجتناب می‌کنند، نتیجه چنین فرهنگی کاهش چشمگیر اختلافات است و از‌این‌رو جنبه بازدارندگی نسبت به جنایات و جرم‌ها دارد. در این مقاله به جایگاه امر به معروف و نهی از منکر در پیشگیری از جرم به‌لحاظ سیاسی و اجتماعی و تربیتی، پرداخته شده است. هدف آن،‌ نشر و ترویج جایگاه امر به معروف و نهی از منکر در جامعه اسلامی برای پیشگیری از جرم و جنایات به‌عنوان وظیفه آحاد مردم است. از مهم‌ترین یافته‌های این پژوهش تحلیلی و توصیفی می‌توان به نقش و تأثیر مستقیم فریضه امر به معروف و نهی از منکر در پیشگیری از جرم و مفاسد اشاره کرد که آیات قرآن و روایات متعدد و اقوال فقها و نظر جامعه‌شناسان مؤیّد آن است.
واژگان کلیدی: پیشگیری از جرم، امر به معروف، نهی از منکر


مقدمه

یکی از راهکارهای دین اسلام برای اجتناب از جرایم، مفاسد و انحرافات این است که مردم امر به معروف و نهی از منکر داشته باشند؛ ازاین‌رو قرآن کریم به‌صراحت از آن سخن گفته و اهمیت آن را در جامعه تبیین می‌کند، خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «يؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيوْمِ الْآخِرِ وَيأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَينْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَيُسَارِعُونَ فِي الْخَيرَاتِ وَأُولَئِکَ مِنَ الصَّالِحِينَ»[1] صالحان از کسانی هستند که ایمان به خدا و روز قیامت دارند و امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند و در انجام کارهای نیک از یکدیگر سبقت می‌گیرند.
در روایات نیز از آثار و برکات آن بسیار ذکر شده و مردم را از ترک آن برحذر داشته، امام رضا علیه‌السلام می‌فرماید: «اذا ترک الامر بالمعروف و نهی عن المنکر فلیأذن بوقاع من الله جل اسمه»[2] هر زمانی که امر به معروف و نهی از منکر ترک شود پس باید واقف بود بلایی را که از طرف خداوند برسد.
مسأله امر به معروف و نهی از منکر در کتب فقهی در بحث جهاد بیان شده و بیشتر علمای سلف در انواع و شرایط آن بحث کرده‌اند و به‌عنوان مستقل بیان نشده است. در کتب حدیثی آثار امر به معروف و نهی از منکر بیان شده که‌اجمالا با پیشگیری از جرم مرتبط است.
کتاب‌هایی در‌این‌باره نوشته شده مانند: «اثر امر به معروف و نهی از منکر در شرع و قانون و تأثیر آن در پیشگیری از جرم» از سید مجتبی طباطبایی شیرازی. مقالاتی که با این موضوع مرتبطند مانند: «جایگاه امر به معروف و نهی از منکر در اسلام و قرآن و تأثیر آن بر زندگی» از افشین خلیلی و فریدون کیانی و مقاله «نقش امر به معروف و نهی از منکر در پیشگیری از جرم» از علی‌رضا فاندر.
چون دایره امر به معروف و نهی از منکر وسیع و دارای ابعاد گسترده‌ای است، در این پژوهش به جایگاه امر به معروف و نهی از منکر در پیشگیری از جرم با نگاهی نو، نقد و تحلیل می‌شود و همچنین با در نظر گرفتن جایگاه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی و تربیتی، آن را با روایات مرتبط نقد و تحلیل می‌کنیم.


1.جایگاه تربیتی امر به معروف و نهی از منکر در پیشگیری از جرم

یکی از مواردی که در پیشگیری از جرم اهمیت دارد به‌گونه‌ای که اگر آن عمل محقق شود نوبت به جرم نمی‌رسد و جنبه بازدارندگی فردی را نیز دارد، جایگاه تربیتی مربوط امر به معروف و نهی از منکر است.
اگر این فریضه الهی در جامعه گسترش پیدا کند افراد به‌گونه‌ای تربیت می‌شوند که به خود اجازه تحقق جرم را نمی‌دهند؛ زیرا می‌دانند آن جرم پسندیده نیست. بسیاری از مجرمان کسانی هستند که زیر نظر الگوی امر به معروف و نهی از منکر نبوده‌اند و با آن حتی آشنایی ندارند. اگر این الگو در جامعه محقق شود به‌یقین بسیاری از اعمال خلاف انجام نمی‌شود؛ مردم با اخلاق الهی آشنا و متخلّق به آن می‌شوند.
برای شناخت جایگاه تربیتی امر به معروف و نهی از منکر و اهمیت آن در پیشگیری از جرم، چند مورد از اخبار و دیدگاه‌های فقها را بیان می‌کنیم:
روایاتی وجود دارد که امر به معروف و نهی از منکر به‌لحاظ تربیتی در پیشگیری از جرم مؤثر است که به چند مورد از آن‌ها اشاره می‌کنیم:


الف: رنگ خدایی

امام صادق علیه‌السلام فرمود: «الامر بالمعروف و النهی عن المنکر خلقان من خلق الله تعالی فمن نصرهما اعزه الله تعالی و من خذلهما خذله الله تعالی».[3] امر به معروف و نهی از منکر، دو مخلوق از آفریده‌های خداوند متعال هستند که اگر کسی آن دو را یاری کند خداوند متعال نیز او را عزیز گرداند و هر کس که آن دو را خوار نماید خداوند متعال نیز او را ذلیل کند.
اگر کسی این فریضه الهی را الگوی خود قرار دهد، مایه عزت او خواهد بود. شخص عزتمند با کار خلاف، جرم و ظلم خود را به خواری نمی‌کشاند. این حسّ عزّت نفس باعث می‌شود خطوط قرمز قانون و شریعت را رعایت نماید.
از این روایت برداشت می‌شود که آمر به خوبی‌ها و ناهی از زشتی‌ها عزتمند است و اگر کسی متخلق به این صفت شد، مرتکب جرم نمی‌شود. امر به معروف در پیشگیری از جرایم در جامعه مؤثر است؛ چون با تربیت افراد و اخلاق آنان در ارتباط است.
حضرت علی علیه‌السلام فرمود: «لعن الله الآمرین بالمعروف التارکین له و الناهین عن المنکر العاملین به».[4] از رحمت خدا به دور هستند کسانی که امر به خوبی می‌کنند درحالی‌که خودشان آن را ترک می‌کنند. همچنین لعنت می‌کند و کسانی را که از کارهای زشت نهی می‌کنند درحالی‌که خود آن را انجام می‌دهند.


ب: راه انبیا و صالحان

امام باقر علیه‌السلام فرمود: «ان الامر بالمعروف و النهی عن المنکر سبیل الانبیاء و منهاج الصالحین و فریضة عظیمة»[5] همانا امر به معروف و نهی از منکر، راه انبیا، روش صالحان و فریضه‌ای بزرگ است.
از این روایت استفاده می‌شود که اگر کسی در راه امر به معروف و نهی از منکر قدم بگذارد، راه پیامبران و نیکان را طی کرده و در اخلاق تربیتی او تأثیرگذار است؛ ازاین‌رو هرگز مرتکب خطا و جرم نمی‌شود. این فریضه الهی در تربیت فردی مردم اثر می‌گذارد که در این صورت باید شاهد کاهش جرم از این گونه افراد باشیم.
از روایات استفاده می‌شود که جایگاه امر به معروف و نهی از منکر در دین اسلام، هم برای خود آمران و ناهیان و هم برای طرف مقابل، جنبه تربیتی دارد به‌گونه‌ای که اگر شرایطش را دارا باشد در پیشگیری از جرم و گناهان، تأثیر بسیاری خواهد داشت.


ج: الگوبودن آمر و ناهی

یکی دیگر از مواردی که به جایگاه تربیتی امرکننده به معروف و نهی‌کننده از منکر اشاره دارد به‌گونه‌ای که در پیشگیری از جرم هم مؤثر است، شرایط بیان‌شده برای آمران به معروف و ناهیان از منکر است که خود جنبه تربیتی دارد.
میرزای قمی رحمه‌الله می‌گوید: «بر‌کسی که جامع شرایط امر به معروف و نهی از منکر باشد، عمل به آن واجب است».[6]  
همچنین به شیخ بهایی رحمه‌الله نیز نسبت داده شده: براساس اخبار و روایات، شرط است که آمر به معروف، خودش عامل و ناهی از منکر تارک آن باشد.[7]  
امام خمینی قدس‌سره نیز می‌گوید: «به آن‌چه امر می‌کند، خودش عمل نماید و آن‌چه را نهی می‌نماید ترک کند».[8]
این سخن ناظر به این است که شخص عامل و تارک باید در خود این روحیه را تقویت کند که خودش مرتکب آن خطا یا جرم نشود، ازاین‌رو است که بر طرف مقابل هم تأثیر می‌گذارد تا مرتکب جرم و منکر نشود.
بعضی از فقها برای این مدعا به آیه «يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ، کَبُرَ مَقْتًا عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ» تمسک کرده‌اند و خداوند نهی می‌کند که کسی سخنی را برای مردم بگوید ولی خودش عمل نکند یا مردم را از آن بازدارد ولی خودش انجام دهد.[9]  
از این کلام استفاده می‌شود که در امر به معروف و نهی از منکر نکته تربیتی وجود دارد که آمر و ناهی نباید خودش تارک و مرتکب آن‌ها باشد و این خود در کاهش جرم و خطا در جامعه مؤثر است.
آیت‌الله مکارم شیرازی دام‌ظله می‌گوید: «آمر به معروف و ناهی از منکر نسبت به خودش اقدام عملی کند؛ یعنی جان و روح خویش را آراسته به معروف نماید و از منکر پاک کند و در نتیجه اسوه و الگوی عملی برای دیگران مخصوصا تارکان معروف و آلودگان به منکر گردد همان گونه که حدیث کوتاه، اما بلند «کونوا دعاة الناس بغیر السنتکم» با کردارتان مردم را به کارهای نیک دعوت کنید، دلالت بر این مطلب دارد».[10]  
رهبر معظم انقلاب دامت‌برکاته در مورد نقش تربیتی امر به معروف در سیر لقاء الهی می‌گوید: «افراد بشر مثل کسانی هستند که برای گذراندن دوره‌ای به اردوگاهی برده می‌شوند و این جا همان اردوگاه بزرگ است و برای ما در این اردوگاه برنامه‌هایی قرار داده شده است که با آن می‌توانیم خود را بالاتر ببریم و بسازیم و آماده ورود به سرمنزل نهایی و حقیقی آفرینش انسان کنیم که همان لقاء‌الله است. بعضی از این برنامه‌ها از لحاظ معنوی و روحی و رابطه انسان با خدای متعال را برقرار می‌دارد مثل نماز، ذکر، توجه و تضرع و توسل به پروردگار. بعضی از برنامه‌ها، اخلاقیات و ملکات انسان را تصحیح و عیوب را از روح انسان برطرف می‌کند؛ مثل دستورهای اخلاقی. بعضی از برنامه‌ها روابط فردی و اجتماعی ما را با انسان‌هایی که در این جهان و اردوگاه بزرگ هستند تنظیم می‌کند؛ حتی رابطه ما با اشیاء و حیوانات را. بعضی از این برنامه‌ها فضای زندگی را قابل زیست می‌سازد؛ مثل برنامه حکومت، تشکیل دولت، امر به معروف و نهی از منکر».[11]  
بنابراین از سخنان فقهایی که ذکر شد، استفاده می‌شود که امر به معروف و نهی از منکر، جایگاه تربیتی برای خود فرد در پیشگیری از جرم دارد؛ اگر کسانی که امر به خوبی و نهی از بدی‌ها می‌کنند خود به آن عمل کنند و عدالت داشته باشند، مرتکب جرایم و گناهان نمی‌شوند.

 

2. جایگاه سیاسی امر به معروف و نهی از منکر در پیشگیری از جرم

امر به معروف و نهی از منکر در جامعه، نقش بسیار مهمی را ایفا می‌کند. یکی از مسائل مورد توجه هر جامعه‌ای در حوزه سیاست است که حکومت و مردم آن جامعه در آن حوزه چه مبانی و از چه دیدگاهی حمایت می‌کنند. در دین اسلام با توجه به آیات قرآن کریم، سنت و عقل، در یکی از مبانی سیاست خود، امر به معروف و نهی از منکر را بیان می‌کند که در این پژوهش به ارزش و برکات آن و ضررهای ترک آن، اشاره می‌شود.


الف: لزوم امر به معروف و نهی از منکر در سیاست

قرآن کریم به‌صراحت از امر به معروف و نهی از منکر سخن گفته و لزوم آن را در بین جامعه یادآور شده است همان‌گونه که می‌گوید: «وَلْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ يدْعُونَ إِلَى الْخَيرِ وَيأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَينْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَأُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»[12] باید از میان شما گروهی باشند که مردم را به نیکی فرا خوانند و آنان را به کار پسندیده امر و از کار زشت نهی کنند، آنان رستگار هستند.
مرحوم گلپایگانی ذیل این آیه می‌گوید: هدف از امر و نهی، حفاظت بر واجبات و نهی مردم از محرّمات است، یکی از راه‌هایی که شارع برای این هدف قرار داده این است که وعده به عقاب در آخرت داده و عذاب دردناک و پشیمانی همیشگی که در همین عالم برای بعضی گناهان مقرر نموده به‌عنوان حدود و در قسمی از آن‌ها به‌عنوان تعزیر تعیین کرده، پس بر حاکم است کسی را که ترک واجب می‌کند و نزدیک حرام می‌شود، منع کند، به همان طریق مجعول که شبهه‌ای در آن نیست که امر به معروف و نهی از منکر است.[13]  
از این سخن استفاده می‌شود که یکی از وظایف حکومت، امر به معروف و نهی از منکر است که اگر اجرا شود از بسیاری از جرایم و گناهان پیشگیری خواهد شد و هدف از امر به معروف و نهی از منکر نیز همین است.
«وظیفه تشکیل دولت و حکومت بر عهده همه است و همه مورد خطاب هستند؛ اگرچه اداره وظایف حکومت که انجام برخی از مراتب امر به معروف و نهی از منکر هم از جمله آن است به عهده حکومت است».[14]  
آیت‌الله مکارم شیرازی ذیل آیه می‌نویسد: «گاهی برای برچیدن منکرات و انجام وظایف ضروری توصیه‌های لفظی کارساز نیست و احتیاج به اقدامات عملی دارد؛ مانند بستن مراکز فساد، دستگیر کردن فاسدان و تبهکاران و تحویل دادن آن‌ها به مراکز قضایی که دخالت عموم مردم در آن، مفاسد زیادی دارد و تنها باید به دست عمّال حکومت انجام شود. در اینجا پای حکومت به میان می‌آید و اجرای این وظیفه به عهده او قرار می‌گیرد».[15]
از این سخن به‌خوبی استفاده می‌شود که امر به معروف و نهی از منکر در حوزه سیاست و حکومت، دخالت دارد و نیز با وجود امر به معروف و نهی از منکر از جرایم و مفاسد بسیاری جلوگیری می‌شود.
بشیر حسین نجفی می‌گوید: امر به معروف و نهی از منکر از بزرگ‌ترین طاعات و ستون اجتماعات سالم و استوانه شهر رستگاری است و همیشه صالحان، آن را اجرا می‌کنند بر روی زمین و بر تشویق همین طاعت، آیات قرآنی متعددی وارد شده است.[16]  
اگر شهر رستگاری را فرض کنیم که آمار جرایم و خطاها و مفاسد آن پایین است، باید به این نکته برسیم که در آن شهر، صالحانی زندگی می‌کنند که پیوسته مردم را امر به معروف و نهی از منکر نموده و کسانی آن‌ها را اداره می‌کنند که به خوبی این طاعت را بر آحاد مردم تبیین کرده و از منکرات و مفاسد و عواقب آن، مردم را آگاه کرده‌اند.
بنابراین از آیه که دستور به امر به معروف و نهی از منکر داده بود و از مجموع سخنانی که ذکر شد، معلوم می‌شود که این فریضه الهی چه جایگاهی در سیاست به‌لحاظ پیشگیری از جرم دارد و‌به ویژه حاکمان برای اداره مردم به‌جهت از بین بردن مفاسد و جرایم و پیشگیری از آن‌ها باید امر به معروف و نهی از منکر را اجرایی کنند.


ب: تسلط اشرار در صورت نبود امر به معروف و نهی از منکر

در زمانی که صالحان و افراد امت به وظیفه خود عمل نکنند و فریضه الهی امر به معروف و نهی از منکر را ترک نمایند، همگان دچار عقوبت خواهند شد و نخستین نکته‌ای که اتفاق خواهد افتاد این است که خوبان قوم، تبعیت نمی‌شوند و این نیز خود سبب بلاهایی دیگر می‌شود.
همان‌گونه که روایت می‌گوید: «اذا لم یأمروا بالمعروف و لم ینهوا عن المنکر و لم یتبعوا الأخیار من اهل بیتی سلط الله علیهم شرارهم فیدعوا خیارهم فلا یستجاب لهم»[17] زمانی که امر به معروف و نهی از منکر نکنند و خوبان از اهل بیت من، تبعیت نشوند، خداوند بَدکاران را بر آن‌ها مسلط می‌کند؛ خوبان نیز دعا کنند، در حق آنان مستجاب نشود.
این روایت به‌درستی اشاره می‌کند که اگر امر به معروف و نهی از منکر شود و خوبان تبعیت شوند، زمینه‌ساز این است که امرای سیاسی نامشروع نتوانند حاکم بر مردم باشند و سخن متدینان، حجت خواهد شد. اگر امر به معروف و نهی از منکر به‌خوبی و به‌موقع اجرا شود، حاکمان حق در رأس حکومت قرار می‌گیرند و منافقان نمی‌توانند به مقاصد شوم خود برسند.
علامه مجلسی، مراد از واژه «الأخیار» در روایت را آمران و ناهیان می‌داند و می‌گوید: «المراد بالخیار، الفاعلون للمعروف الآمرون به و التارکون للمنکر الناهون عنه» و در ادامه روایت، قائل به تعمیم است که منحصر در «اهل‌ بیتی» نیست.[18]  
رهبر معظم انقلاب نیز شرط قوام حاکمیت اخیار را امر به معروف و نهی از منکر می‌داند و تصریح می‌کند: «امروز فقط جنگ نظامی نیست و در مقابل این تهاجم، جامعه اسلامی باید زنده و هوشیار، مقاومت کند و این با امر به معروف و نهی از منکر ممکن است».[19]
در روایت دیگری امام رضا علیه‌السلام فرمود: «لتأمرن بالمعروف و لتنهن عن المنکر او لیستعملن علیکم شرارکم فیدعوا خیارکم فلا یستجاب لهم»[20] امر به معروف و نهی از منکر کنید وگرنه بَدان بر شما مسلط می‌شوند؛ پس هر‌چه برگزیدگان شما دعا کنند برای آنان مستجاب نمی‌شود.
در این روایت، تسلط حاکمان بد مساوی است با امر به معروف و نهی از منکر نکردن، که در آن صورت دعا نیز مؤثر نیست. همان‌گونه که جامعه از نظر معنوی به دعا نیاز دارد، به امر به معروف و نهی از منکر نیز نیاز دارد و حتی یکی از شرایط استجابت دعا همین فریضه الهی است.
«آن گاه که به این فریضه الهی توجه نشود و هر کس و هرگونه که دلش خواست عمل کرد، در‌این صورت امت اسلام متشتّت و پراکنده و دشمن یکدیگر می‌گردند و هر دسته، دیگری را لعن و طرد می‌کند و در این شرایط، اشرار و کفّار فرصت را غنمیت می‌شمارند و در رأس امور قرار می‌گیرند، حقوق مردم را غصب و ذخایر و امکانات آنان را به‌یغما می‌برند چنان‌چه ما امروز متأسفانه در اکثر کشورهای اسلامی می‌بینیم».[21]  
رهبر معظّم انقلاب در‌این‌باره می‌گوید: «باید امر به معروف و نهی از منکر را میان خودتان اقامه کنید و رواج دهید و نسبت به آن پایبند باشید که اگر این کار را نکردید خدا اشرار و فاسدها و وابسته‌ها را بر شما مسلط می‌کند، یعنی زمام امور به‌دست امثال حجاج بن یوسف خواهد افتاد. همان کوفه‌ای که امیرالمومنین علیه‌السلام در رأس آن قرار داشت و در آنجا امر به معروف و نهی از منکر کرد و در مسجدش خطبه می‌خواند، به‌خاطر ترک امر به معروف و نهی از منکر به‌مرور به جایی رسید که حجاج بن یوسف ثقفی آمد و در همان مسجد ایستاد و خطبه خواند و به خیال خود، مردم را موعظه کرد. حجاج چه کسی بود؟ حجاج کسی بود که خون یک انسان در نظر او با خون یک گنجشک، هیچ تفاوتی نداشت؛ به همان راحتی که یک حیوان و یک حشره را بکشند، حجاج یک انسان را می‌کشت. یک بار دستور داد و گفت همه مردم باید بیایند و شهادت بدهند که کافرند و از کفر خودشان توبه کنند؛ هر که بگوید نه، گردنش زده می‌شود. با ترک امر به معروف و نهی از منکر مردم این‌گونه دچار ظلم‌های عجیب و غریب و استثنایی و غیر‌قابل توصیف و تشریح شدند، وقتی که امر به معروف و نهی از منکر نشود و در جامعه خلافکاری، دزدی، تقلّب و خیانت رایج گردد و به‌تدریج جزء فرهنگ جامعه شود، زمینه برای روی کار آمدن آدم‌های ناباب، فراهم خواهد شد».[22]  
بنابر سخن رهبر معظّم انقلاب، می‌توان رابطه امر به معروف نکردن و تسلط اشرار با پیشگیری از جرم و جنایات را نیز فهمید، به‌ویژه در پایان کلام که اگر این فریضه ترک شود در جامعه خلافکاری، دزدی، تقلب، خیانت و آدم‌های ناباب رایج می‌شود.


ج: جایگاه قیام عاشورا با امر به معروف و نهی از منکر در پیشگیری از جرم

بی‌شک یکی از مهم‌ترین حوادث سیاسی اسلام، قیام اباعبدالله الحسین علیه‌السلام است؛ به‌گونه‌ای که آغازگر تحول بزرگ در جامعه اسلامی شد و تا ظهور امام زمان عجل‌الله‌فرجه ادامه خواهد یافت. امام حسین علیه‌السلام پیش‌از خروج از مدینه، وصیتی کرد و در آن هدف این خروج را بیان نمود: «إنّما خرجت لطلب الإصلاح في أمّة جدّی صلی‌الله‌علیه‌وآله أُرید أن آمر بالمعروف وأنهی عن المنکر»[23] من تنها برای اصلاح امّت جدّم قیام می‌کنم و قصد دارم که امر‌کننده به معروف و نهی‌کننده از منکر باشم.
امر به معروف و نهی از منکر امام حسین علیه‌السلام به‌دلیل مفاسد و خطاهایی بوده که در آن زمان وجود داشته و امام علیه‌السلام این فریضه را بر خود لازم می‌داند که قیام کند. اگر امام قیام نمی‌کرد و کسی امر به معروف و نهی از منکر نمی‌کرد، فساد و تباهی زیاد می‌شد؛ بنابراین قیام امام علیه‌السلام جنبه پیشگیری نیز داشته است.
تأثیر نقش عنصر امر به معروف و نهی از منکر در قیام امام حسین علیه‌السلام و نهضت عاشورا، ضرورت تعمق در میزان تأثیرگذاریش در به ثمر رسیدن نهضت کربلا است. امر به معروف، به دعوت مردم به نماز، روزه، خمس، زکات، راستی، صلاح، عفاف و امثال این‌ها محدود نمی‌شود بلکه همه اعمال نیک و ارزش‌های والای الهی را شامل می‌شود. نهی از منکر در بازداشتن مردم از قمار، شراب، زنا، دروغ، غیبت، تهمت، ربا، احتکار و امثال این‌ها منحصر نمی‌شود بلکه این نهی و بازداشتن‌ها جزئی از وظیفه و فریضه نهی از منکر محسوب می‌شود و مقابله با حکمرانان ظالم و ستم‌گر و بازداشتن آنان از استبداد، تجاوز و جور و فساد نیز نوعی نهی از منکر است. نگرش اساسی به دیدگاه‌های ژرف حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام، اهمیت خاص و نقش حیاتی و تعیین‌کننده این فریضه الهی را در اصلاح و اعتلای جامعه، سلامت و سعادت مردم، تضمین پاکی، عفاف و سالم‌سازی محیط اجتماعی و زدودن آثار بزه، گناه، ظلم و جور می‌نمایاند. در بررسی این دیدگاه‌ها مشخص می‌شود که چرا و چگونه عنصر امر به معروف و نهی از منکر مهم‌ترین علت قیام خونین کربلا محسوب می‌شود.[24]
نتیجه، امر به معروف و نهی از منکر وسیع است و شامل پیشگیری بسیاری از مفاسد و انحرافات و جرایم می‌شود.
رهبر معظّم انقلاب درباره فلسفه قیام امام حسین علیه‌السلام و صحنه سیاسی آن می‌گوید: «حسین بن علی علیه‌السلام در خود فهماند که برای دنیای اسلام در چنین شرایطی مبارزه با اصل قدرت طاغوتی و اقدام برای نجات انسان‌ها از سلطه شیطانی و اهریمنی این قدرت، واجب‌ترین کارهاست. بدیهی است که حسین بن علی علیه‌السلام اگر در مدینه می‌ماند و احکام الهی را در میان مردم تبلیغ و معارف اهل‌بیت؟عهم؟ را بیان می‌کرد، عده‌ای را پرورش می‌داد اما وقتی برای انجام کاری به سمت عراق حرکت می‌کرد از همه این کارها باز می‌ماند اما همه این وظایف را فدای وظیفه مهم‌تر کرد همان طور که فرمود، مبارزه با دستگاهی که منشأ فساد بود».[25]  
«قیام امام حسین علیه‌السلام در سال 61 هجری در برابر ساختار سیاسی زمان خویش، به‌یک نحوی به الگویی فرا‌زمانی مبدّل گشته است و به‌صورت فرهنگ سیاسی خاص جلوه‌گر شده است».
فرهنگ قیام عاشورا آن‌قدر با عظمت بوده که هنوز در جامعه مؤثر است و حتی فراوان هستند کسانی که به‌لحاظ سوء اخلاقی، فساد و جرم، مشهور بودند اما به برکت ایام عزا و فرهنگ عاشورا آن‌ها را ترک کردند و توبه نمودند؛ ازاین‌رو بی‌شک قیام عاشورا و فرهنگ آن که برای امر به معروف و نهی از منکر بوده در پیشگیری از جرم و فساد، مؤثر است.


3. جایگاه اجتماعی امر به معروف و نهی از منکر در پیشگیری از جرم

الف: نظریه جامعه‌شناسی بر کنترل اجتماعی    

جامعه‌شناسان بر این باورند که اعضای گروه‌های دارای انسجام در مورد ارزش‌ها و هنجارهای محوری گروه اجتماعی خود، حساس هستند و در فرایند‌های اجتماعی کردن و مهار اجتماعی حاضرند، کنترل‌های عاطفی و ارزشی که با نحوه مواجهه و نحوه خاصی از گفت‌و‌گو همراه باشد، معمولا از سوی همه یا اکثریت اعضا اعمال می‌شود.
اینکه در یک گروه مؤمن یا مسلم، نابهنجاری از شخصی سر بزند و تمام یا اکثریت اعضا هیچ‌ کنترلی را اعمال نکنند، حالتی است که باید بررسی شود، ممکن است بانفوذترین عضو گروه، اقدام به کج‌روی کند و به‌علت اقتدار ویژه‌اش مورد کنترل قرار نگیرد، ممکن است شخص کج‌رو برخی هنجارهای غیر‌محوری گروه را نقض کند و با کنترل جدّی روبه‌رو نشود؛ پس طبیعی است که اگر هنجاری غیرمحوری از سوی یک عضو بانفوذ نقض گردد، با کنترل اجتماعی روبه‌رو نشود اما در غیر این مورد معمولا در گروه‌های کوچک و بزرگ اجتماعی، اکثریت افراد درباره بیشتر نابهنجاری‌ها و به‌ویژه تخلف از باورها، ارزش‌ها، نهادها و هنجارهای محوری گروه، واکنش نشان می‌دهند. ممکن است در یک جامعه با تعدد گروه‌ها شخصی رفتار ناهنجاری انجام دهد و کسی که کار او را می‌بیند در تعامل مستقیم با او نباشد؛ دراین‌صورت معمولا در‌هم کشیدن چهره، رفتار ناهنجار شخص یاد شده را تغییر نمی‌دهد و حتی تذکر و بازداشتن زبانی نیز تأثیر قابل‌توجهی ندارد؛ چون عمل‌کننده و شخص نهی‌کننده در تعامل و پیوستگی به‌یکدیگر نیستند مگر این‌که نهی یک نفر در‌صورت بی‌اعتنایی شخص عمل‌کننده از سوی دیگران تأیید شود و آن‌ها نیز همراه با بازدارنده، به نکوهش شخص بدکار بپردازند.[26]
نظر جامعه‌شناسان و بنای عقلا این است که اگر در اجتماعی فساد، جرم و تبهکاری رخ دهد و افراد آن جامعه بی‌تفاوت باشند، نکوهش و مذمت می‌شوند، بلکه باید آن‌قدر فرهنگ‌هایی مانند امر به معروف و نهی از منکر به گونه‌های مختلف زبانی، عملی و رسانه‌ای، انجام شود که جرم و فساد محقق نشود.


ب: دعوت همگانی قرآن بر امر به معروف و نهی از منکر نسبت به اجتماع

«از ظاهر برخی آیات استفاده می‌شود که امر به معروف و نهی از منکر را باید دسته‌جمعی و گروهی انجام داد تا هم به‌لحاظ امنیتی برای آمران به معروف و ناهیان از منکر بهتر باشد و هم تأثیر بیشتری در مردم بگذارد.[27] خداوند متعال می‌فرماید: «وَلْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ يدْعُونَ إِلَى الْخَيرِ وَيأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَينْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ».[28] باید از میان شما جمعی دعوت به نیکی و امر به معروف و نهی از منکر کنند.
خداوند متعال در آیه دیگری می‌فرماید: «وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَلَکِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ».[29] اگر خدا برخی از مردم را به‌وسیله بعضی دیگر دفع نمی‌کرد زمین تباه می‌گشت ولی او بر جهانیان تفضّل دارد.
برخی از فقها ذیل این آیه تصریح کرده‌اند که این امر، انحصار به تحقق خارجی فساد ندارد بلکه شامل قبل از وقوع فساد نیز می‌شود که اقدام نسبت به آن واجب است و حتی این آیه، مربوط به قبل از وقوع است.[30]  
بنابراین یکی از بارزترین مصادیق پیشگیری از جرم و فساد، امر به معروف و نهی از منکر است که با توجه به آیات قرآن مردم نسبت به آن موظف هستند که نگذارند فساد در جامعه محقق شود.


ج: اقوال فقها در جایگاه پیشگیرانه از جرم با امر به معروف و نهی از منکر

احکام اسلامی بنا بر نیاز جامعه بشری از سوی شارع مقدس بیان شده و در آن مصالح و مفاسد لحاظ شده است؛ ازاین‌رو در اجتماع بشری لازم است همراه مفاسد، جرایم و جنایات، امری باشد که این‌گونه موارد را پیشگیری کند یا در صورت وقوع، بازدارد.
امر به معروف و نهی از منکر فریضه است و فقها در احکام به آن پرداخته‌اند. در این‌که طاعت امر به معروف و نهی از منکر از واجبات اسلام است شکی نیست اما در بین فقها اختلاف است که آیا وجوب عینی دارد یا کفایی؟
محقق مقداد می‌گوید: در وجوب امر به معروف و نهی از منکر اختلافی نیست اما تنها اختلاف در این است که آیا وجوب آن عینی است یا کفایی؟ پس شیخ و ابن‌حمزه قائل به وجوب عینی هستند به دلیل عمومیت آیات قرآن که بر وجوب آن دو دلالت می‌کند به‌صورت مطلق و به دلیل روایات بسیار در این باره ولی مرتضی، تقی، قاضی و ابن ادریس بر وجوب کفائی قائل هستند چون هدف شارع، واقع‌شدن معروف و از بین‌بردن منکر است از هر شخصی که اتفاق افتد و از مباشر نخواسته، پس همین معنای وجوب کفایی است.[31]
بنابراین اگر امر به معروف و نهی از منکر، وجوب عینی داشته باشد بر تک‌تک افراد جامعه لازم است نسبت به آن کوشش کنند و با قیام بعضی ساقط نمی‌شود. در هر صورت بنا‌ بر هر دو قول، آحاد مردم در برابر منکرات و جرایم وظیفه دارند تا فساد در جامعه رخنه نکند و فرهنگ را به تباهی نکشاند.
امام خمینی قدس‌سره دراین‌باره می‌گوید: «لو توقف اقامة فریضة او اقلاع منکر علی اجتماع عدة فی الامر او النهی لایسقط الوجوب بقیام بعضهم و یجب الاجتماع بذلک بقدر الکفایة»[32] اگر برپایی واجب یا از‌بین‌بردن منکری متوقف بر اجتماع گروهی در امر و نهی باشد به‌واسطه اقدام بعضی، وجوب از دیگران ساقط نمی‌شود بلکه واجب است به‌اندازه نیاز اجتماع نمایند.
کلام مرحوم امام دلالت می‌کند که همه مردم در جامعه نسبت به امر به معروف و نهی از منکر وظیفه دارند. از کلام ایشان استفاده می‌شود که فساد و جرم و تبهکاری با پیشگیری از بین می‌رود. همه مردم وظیفه دارند همکاری کنند تا این‌گونه موارد محقق نشود؛ لذا شامل پیشگیری از جرم نیز می‌شود.


نتیجه‌گیری

با‌توجه به آن‌چه از آیات قرآن کریم، روایات و اقوال فقها بیان شد، استفاده می‌شود که امر به معروف و نهی از منکر به‌عنوان یکی از فرایض الهی در جایگاه والایی در دین مبین اسلام قرار دارد که به‌لحاظ تربیتی، سیاسی و اجتماعی نسبت به پیشگیری از جرم مؤثر است. اگر طاعت امر به معروف و نهی از منکر در جامعه به‌درستی و به‌معنای واقعی کلمه اجرا شود، می‌تواند در تک‌تک افراد، نقش تربیتی را ایفا کند که رابطه مستقیمی با جرم و فساد دارد. امر به معروف و نهی از منکر نسبت به سیاست کلان حکومتی نیز از جایگاه مهمی برخوردار است؛ همان‌گونه که قیام عاشورای امام حسین علیه‌السلام برای امر به معروف و نهی از منکر بود که تا زمان حال نیز آثار و برکات آن را در جامعه می‌بینیم. اگر مردم این فریضه را ترک کنند، اشرار و بدکاران بر آنان مسلط خواهند شد.
در جایگاه اجتماعی نیز اهمیت ویژه‌ای دارد؛ به‌گونه‌ای که خداوند، همه مردم را فرا می‌خواند که به تبع آن، فقها نیز حکم به‌ وجوب داده‌اند. جامعه‌شناسان بر این دیدگاه تأکید دارند که باید کنترل اجتماعی وجود داشته باشد تا خطاها، جرایم و مفاسد، کاهش پیدا کند و نمی‌توان بی‌تفاوت ماند.

فهرست منابع

قرآن
نهج البلاغه
1. الکافي؛ کلینی، محمد؛ علی‌اکبر غفاری؛ تهران، چ4، 1407ق.
2. اندیشه اجتماعی در روایات امر به معروف و نهی از منکر؛ اورعی، صدیق؛ قم، بی‌چا، 1386ش.
3. تحریر الوسیله؛ موسوی خمینی، سید روح‌الله؛ قم، چ1، بی‌تا.
4. تعزیر و گستره آن؛ مکارم شیرازی، ناصر؛ ابوالقاسم علیان‌نژادی؛ قم،چ1، 1425ق.
5. التنقیح الرائع لمختصر الشرایع؛ سیوری، عبدالله؛ سید عبداللطیف حسینی کوه‌کمری، قم، چ1، 1404ق.
6. تهذیب الاحکام؛ طوسی، محمد؛ تهران، چ4، 1407ق.
7. جامع الشتات فی جوبة السوالات؛ قمی، ابوالقاسم؛1413 ق، مرتضی رضوی، تهران، چ1.
8. جایگاه امر به معروف و نهی از منکر در نهضت امام حسین علیه‌السلام؛ اردشیری، ولی‌الله؛ بی‌جا، بی‌چا، بی‌تا.
9. دائرة المعارف فقه المقارن؛ مکارم شیرازی، ناصر؛ جمعی از اساتید حوزه؛ قم، چ1، 1427ق.
10. الدر المنضود في احکام الحدود، گلپایگانی، سید محمدرضا؛ علی کریمی جهرمی؛ قم، چ1، 1412ق.
11. دلیل تحریر الوسیلة- الامر بالمعروف و نهی عن المنکر؛ سیفی، علی‌اکبر؛ قم، چ1، 1415ق،
12. فقه الصادق علیه‌السلام؛ روحانی، سید صادق؛ قم، چ1، 1412ق.
13. کتاب القصاص للفقهاء و الخواص؛ کاشانی، رضا؛ قم، چ2، 1410ق.
14. مبانی فقهی حکومت اسلامی؛ منتظری، حسین‌علی؛ محمود صلواتی؛ قم، چ1، 1409ق.
15. مدینه فاضله در پرتو امر به معروف و نهی از منکر؛ رضوانی، علی‌اصغر؛ قم، بی‌چا، 1386ش.
16. مرآة العقول في شرح اخبار آل الرسول؛ اصفهانی، محمد‌باقر؛ سید هاشم رسولی، تهران، چ2، 1404ق.
17. مصطفی الدین القیم؛ نجفی، بشیر‌حسین؛ نجف، چ1، 1427ق.
18. مقتل الحسین علیه‌السلام؛ موسوی مقرّم، سید عبدالرزاق؛ تهران، بی‌چا، 1385ش.
19. واجب فراموش‌شده؛ حسینی خامنه‌ای، سید علی؛ حسین خادمی، حمید‌رضا محمود‌خانی؛ تهران، بی‌چا 1392ش.

 

پی‌نوشت‌ها

[1]. سوره آل عمران، آیه 114.
[2]. ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص256.
[3]. الکافي، ج5، ص59، باب امر بالمعروف و نهی عن المنکر، ش 11.
[4]. نهج البلاغة، ج1، ص150، خطبه 129.
[5]. تهذیب الاحکام، ج6، ص186، باب امر بالمعروف و نهی عن المنکر، ش 21.
[6]. جامع الشتات فی اجوبة السؤالات، ج1، ص384.
[7]. دلیل تحریر الوسیلة- الامر بالمعروف و نهی عن المنکر، ج1، ص177.
[8]. تحریر الوسیلة، ج2، ص309.
[9]. فقه الصادق علیه‌السلام، ج13، ص267.
[10]. تعزیر و گستره آن، ص42.
[11]. واجب فراموش‌شده، صص 13-14.
[12].سوره آل عمران، آیه 104.    
[13]. الدر المنضود في احکام الحدود، ج2، ص154.
[14]. ولایت فقیه، ج3، ص355.
[15]. دائرة المعارف فقه مقارن، ص539.
[16]. مصطفی الدین القیم، ص131.
[17]. الکافي، ج2، ص374، باب فی عقوبات المعاصی العاجلة، ح2.
[18]. مرآة العقول في شرح اخبار الرسول، ج11، ص74.
[19]. واجب فراموش‌شده، ص2.
[20]. الکافي، ج5، ص56، باب الامر بالمعروف و النهی عن المنکر، ح3.
[21]. ولایت فقیه، ج3، ص364.
[22]. واجب فراموش‌شده، صص7-8.
[23]. مقتل الحسین علیه‌السلام، ص135.
[24]. جایگاه امر به معروف و نهی از منکر در نهضت امام حسین علیه‌السلام، صص 8-9.
[25]. واجب فراموش‌شده، ص3.

[26]. اندیشه اجتماعی در روایات امر به معروف و نهی از منکر، صص 85-86.
[27]. مدینه فاضله در پرتو امر به معروف و نهی از منکر، ص56.
[28]. سوره آل عمران، آیه 104.
[29]. سوره بقره، آیه 251.
[30]. کتاب القصاص للفقهاء و الخواص، ص99.
[31]. تنقیح الرائع لمختصر الشرایع، ج1، ص591.
[32]. تحریر الوسیلة، ج1، ص464.

گالری تصاویر محصول
تصاویر
بیشتر